آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

مسافرت مشهد

1398/11/30 13:08
نویسنده : مامان آیلین
160 بازدید
اشتراک گذاری
7 بهمن ماه رفتیم مشهد تا دیداری با خانواده عزیزمون داشته باشیم. آیلین که از چند روز قبلش ذوق این مسافرت رو داشت ولی از طرفی هم دوست نداشت مدرسه رو تعطیل کنه. وقتی که اجازه اش رو از معلمشون گرفتم خیالش راحت شد و یه روز مدرسه رو تعطیل کرد.
شب اول بچه ها رو بردیم شهربازی و کلی بهشون خوش گذشت. راشین که سوار یه ماشین شده بود و اصلا دوست نداشت پیاده بشه. و در نهایت با گریه و اجبار بغلش کردم و بیرون آوردمش. متاسفانه اونجا اجازه عکاسی نمیدادن و به همین خاطر عکس خاصی ازشون نداریم.


روز دوم هم رفتیم شاندیز و تخت یکی از رستورانها رو اجاره کردیم و با وجود اینکه برف کمی روی زمین بود, بچه ها کلی برف بازی کردن و بهشون خوش گذشت.
خاطره خوبی که از اونجا به یادگار موند این بود که یه گربه سیاه داشت که آیلین و راشین بهش غذا دادن و جالبه که به راشین علاقمند شده بود و دنبالش همه جا میرفت و راشین هم میترسید و فرار میکرد. یه بار هم راشین به باباش پناه برد و گفت " بابا! میو من هام ".
روز سوم هم رفتیم زیارت امام رضا. چون آیلین اخیرا توی درس فارسی در این باره مطلب خونده بود براش جالب بود و اشتیاق زیادی برای دیدن کبوترهای حرم داشت.
بعد از ظهر هم آیلین و باباش رفتن سینما و فیلم تورنا2 رو دیدن. چون آیلین تبلیغات این فیلم رو دیده بود و علاقه زیادی داشت که ببینه.


روز چهارم هم به مناسبت سالگرد فوت عمه قمر رفتیم مزار و بعدش هم ناهار خوردیم. شب هم با هواپیما به تهران برگشتیم.
یادم نرفته بگم که موقع رفت سوار قطار شدیم و آیلین طبق معمول بالاترین تخت رو برای خواب انتخاب کرد.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)