از شیر گرفتن راشین
26 دی ماه تصمیم گرفتم که راشین رو از شیر بگیرم و چون خیلی وابسته بود انتظار داشتم که خیلی اذیت کنه. ولی خوشبختانه خیلی منطقی برخورد کرد و وقتی بهش گفتم که " دیگه بو اوف شده و نمیشه شیر خورد " خیلی با ناز گفت " آهان, باچه ".
بیشتر از همه هم موقع خوابیدن عادت داشت شیر بخوره و بخوابه و اصلا روی بالش نمی خوابید. اولین روز با گریه و زاری روی بالش خوابوندم و بعدش براش عادی شد. حتی شب اول که به بهانه شیر خوردن بیدار شد بهش آب دادم و دوباره خوابوندمش.
تقریبا بعد از یک هفته با این موضوع کنار اومد. البته بعضی وقتا که بی حوصله میشد باز بهانه اش رو میگرفت ولی کم کم فراموش کرد.
بیشتر از همه هم موقع خوابیدن عادت داشت شیر بخوره و بخوابه و اصلا روی بالش نمی خوابید. اولین روز با گریه و زاری روی بالش خوابوندم و بعدش براش عادی شد. حتی شب اول که به بهانه شیر خوردن بیدار شد بهش آب دادم و دوباره خوابوندمش.
تقریبا بعد از یک هفته با این موضوع کنار اومد. البته بعضی وقتا که بی حوصله میشد باز بهانه اش رو میگرفت ولی کم کم فراموش کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی