آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

مسافرت چابهار

1398/10/13 17:08
نویسنده : مامان آیلین
149 بازدید
اشتراک گذاری
5 دی ماه به قصد سفر چابهار, رفتیم فرودگاه و راشین جون اولین هواپیمای عمرش رو سوار شد. با اینکه پروازمون ساعت 6 صبح بود ولی راشین و آیلین زود بیدارشدند و سرحال بودند. البته راشین توی هواپیما خوابید و بلند شدن هواپیما رو متوجه نشد اما در کل خوب بود و اذیت نشد.


بعد از فرود در چابهار و گرفتن هتل, ساحل دریا کوچیک رفتیم و بچه ها مشغول شن بازی و آب بازی شدن و حتی تاب هم سوارشدن.
فقط بدیش این بود که دو روز قبل از مسافرت راشین مریض شد و با وجود اینکه دکترش گفت که فقط سرماخوردگیه و مشکل خاصی نداره, ولی آبریزش بینی شدیدی داشت و همین باعث بی حالیش شده بود.
روز دوم به دیدن تمساحهای ایرانی که به گاندو معروفند, رفتیم. دیدن تمساحها و غذا دادن بهشون برای آیلین خیلی جالب بود و با اشتیاق کامل نگاهشون میکرد.


عصر هم ساحل دریا بزرگ رفتیم و بچه ها اولین تجربه شترسواری رو تجربه کردند. اونجا هم بساط شن بازی به راه بود و آیلین با دوست جدیدش کلی کیف کردند ولی راشین خیلی سرحال نبود و یکم شن بازی کرد.


شب هم منطقه آزاد چابهار رفتیم و یه گشتی زدیم و چندتا یادگاری هم برای بچه ها خریدیم.
راشین هم که خیلی بیحال بود با دیدن ماشین برقی سرحال شد و چند بار سوار شد.


ما در هتل سپیده مستقر بودیم و توی حیاطش گلهای قشنگی بود که گلدانهایی به شکل اسب آبی داشت و برای راشین خیلی جالب بود و با دیدنشون ذوق میکرد و میگفت " با, با ".

یکی از خاطراتی که برامون موندگار شد غذاهای تند اونجا بود. شب اول که پیتزا سفارش دادیم پر از فلفل بود و هیچ کاری نمیشد کرد. شب دوم سفارش کردیم که حتما بدون فلفل باشه ولی باز هم آثاری از فلفل دیده میشد. حتی یه بار ماهی و جوجه کباب خوردیم و خیلی تند بود.


روز سوم هم تور غرب چابهار رو گرفته بودیم و از کوه گل افشان, روستای درک و بندر تنگ دیدن کردیم که هر کدام قشنگی خاص خودش رو داشت. ولی هر چقدر از زیبایی های ساحل و دریا بگم کم گفتم.
آیلین هم عاشق صدف جمع کردن بود و هر جا میرسید سریع مشغول میشد. حتی یه بار صدفهای حلزونی زنده جمع کرده بود ولی بعدش دلش نیومد و ولشون کرد.


روز چهارم هم از اماکن دیدنی شرق چابهار دیدن کردیم که جاده ساحلی بسیار زیبایی داشت و از دیدن مناظر زیباش نهایت لذت رو بردیم.
اول به سمت بندر گواتر رفتیم و با قایق به قسمتی از دریا رفتیم که پر از دلفین بود و کنار قایق شنا میکردند. همچنین از جنگلهای حرا دیدن کردیم که پر از لک لک و مرغهای دریایی بود و برای آیلین خیلی جذاب بود.
پرتگاه بریس, کوههای مریخی, بندر و تالاب صورتی از دیگر جاهای دیدنی بود که در این مسیر دیدیم و برامون جذاب بود.


بعد از ظهر هم از بازار سنتی و دکه ایش دیدن کردیم و به سمت فرودگاه راهی شدیم و بدین ترتیب سفرمون به پایان رسید.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)