شب یلدای 98
امسال به مناسبت شب یلدا, خونه عمه تهمینه دعوت بودیم و جشن تولد درسا جون هم بود. شب خیلی خوبی بود و به همگی خوش گذشت.
البته چون شب یلدا روز شنبه بود, 2 شب زودتر جشن یلدا رو گرفتیم. به همین خاطر شب یلدای اصلی هم خونه خودمون تدارک دیدیم تا خیلی هم خالی از لطف نباشه.
ماشاله آیلین و راشین اونقدر با رقصیدن و بازیهاشون سرمون رو گرم کردند که یکدفعه دیدیم ساعت 12 شده و شب خیلی خوبی رو کنار هم سپری کردیم.
ضمنا آیلین یه نقاشی خوشگل برای شب یلدا کشیده بود که برامون به یادگار موند.
البته چون شب یلدا روز شنبه بود, 2 شب زودتر جشن یلدا رو گرفتیم. به همین خاطر شب یلدای اصلی هم خونه خودمون تدارک دیدیم تا خیلی هم خالی از لطف نباشه.
ماشاله آیلین و راشین اونقدر با رقصیدن و بازیهاشون سرمون رو گرم کردند که یکدفعه دیدیم ساعت 12 شده و شب خیلی خوبی رو کنار هم سپری کردیم.
ضمنا آیلین یه نقاشی خوشگل برای شب یلدا کشیده بود که برامون به یادگار موند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی