آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

از شیر گرفتن آیلین

ای خورشید آسمانم! با توجه به اینکه دختر بزرگ و عاقلی شدی، دیگه تصمیم گرفتم از شیر بگیرمت. از اونجایی هم که توی شیشه، به خوبی شیر میخوری، خیلی راحت با این مسئله کنار اومدی. فقط بعضی وقتها که از شیر خودم میخواستی و مجبور بودم بهت " نه " بگم، خیلی دلم برات می سوخت ولی خوشبختانه تو هم سریع قبول میکردی و بهانه گیری نمیکردی. با این حال این مرحله رو بخوبی سپری کردیم و خدا رو شکر خاطره بدی توی ذهنمون ایجاد نشد. عزیزم! از اینکه اینقدر دختر فهمیده ای هستی خوشحالم و روی ماهت رو می بوسم.   ...
22 آذر 1392

روش جدید نقاشی کشیدن آیلین

دختر دلبندم! اخیراً به دلیل اینکه نقاشی کردن روی زمین برات سخت بود، از سه چرخه بعنوان میز برات استفاده کردیم و تو هم خیلی خوشت اومد. بطوریکه الان علاقه به نقاشی کردنت، چند برابر شده و صبح زود که بیدار میشی، زود میری سراغ بند و بساط نقاشیهات و شروع به نقاشی میکنی. حتی دیروز که میخواستیم بریم خونه خاله افسانه، حاضر نبودی یه لحظه هم ولشون کنی تا لباس تنت کنم و حتی نذاشتی بزارم توی کیفت تا اونجا ازشون استفاده کنی. به همین خاطر تمام مسیر رو دستت گرفتی و با خودت بردی. دختر نازم! در ضمن از نقاشی کردن با رنگ انگشتی هم خوشت میاد و جالبه که یکی از همین نقاشیهات شبیه قلب شد. فقط مسئله اینجاست که وقتی میبینی دستات رنگی شده، دوست داری سر...
22 آذر 1392

کارهای جدید آیلین

آیلین جونم! خدا رو شکر روز به روز داری بزرگ و بزرگتر میشی و با کارهای جدیدت ما رو خوشحال و شادمان میکنی. الان دیگه اونقدر پیشرفتت زیاد شده که از غافله عقب میمونم و نمیرسم همش رو بنویسم. ولی سعی میکنم تمام اونها رو بنویسم تا در آینده با خوندن این نوشته ها، تجسم کاملی از دوران کودکیت داشته باشی و مثل ما ازشون لذت ببری. - بطور کلی دختر حرف گوش کنی هستی و وقتیکه وظیفه ای مثل جمع کردن اسباب بازیهات یا آوردن بالش و ... رو بهت محول میکنیم، بخوبی انجامش میدی. - وقتی میخوای از بلندی مثل صندلی بیایی پایین میگی " سی " یعنی سه. این مسئله بخاطر اینه که ما همیشه بهت میگفتیم یک، دو، سه و بعد میاوردیمت پایین. - از قایم موشک بازی کردن خوشت میاد ...
15 آذر 1392

مهمان نوازی آرال از آیلین

دختر نازنینم! چند روز پیش بخاطر اینکه کار واجبی داشتم و نمی تونستم تو رو همراه خودم ببرم، گذاشتمت پیش خاله مریم و آرال جون. خوشبختانه با دیدن خاله مریم سریع رفتی بغلش و خیلی خوب شروع به بازی کردن با آرال کردی و حتی بعد از اینکه من رفتم، به بازی کردن ادامه داده بودی. جالبه که آرال خیلی خوب بلده با بچه ها بازی کنه و اونها رو سرگرم کنه و خیلی هم پسر مهربونیه. به طوریکه هر چیزی که برای خودش میاورد به تو هم میداد و از اینکه به اسباب بازیهاش دست میزدی ناراحت نمی شد. عزیزم! از خاله مریم و آرال جون به خاطر زحماتی که برامون کشیدن ممنونیم و امیدواریم بتونیم روزی جبران کنیم. ...
15 آذر 1392

تولد 21 ماهگی

نازنین دخترم! تولد 21 ماهگیت مبارک!     دخترم، شیرین تر از شهد عسل         دخترم، صد شعر نو، یکصد غزل دخترم، زیباترین رنگین کمان               آفتاب روشن این آسمان دخترم، یک عالمه مهر و وفا               پرترین پیمانه جود و سخا دخترم، گلدان گلهای بهار                 دانه یاقوت زیبای انار  دخترم، الماس انگشتر نشین            شاهکاری نیست زیباتر از این   ...
14 آذر 1392

علاقه آیلین به بالا رفتن

دختر نازنینم! این روزا علاقه زیادی داری که از هر چیز پله مانندی بری بالا یا اینکه از روی یه مبل به مبل دیگه بری. دیروز هم وقتی سرم رو برگردوندم دیدم که از صندلی رفتی بالا و قشنگ نشستی روی میز ناهار خوری. عزیزم! امیدوارم پله های ترقی رو هم، همینطور بری بالا و به اوج موفقیت برسی.   ...
10 آذر 1392