نانوشته ها
راشین جون از هفته دوم تولدش, دستش رو میبرد سمت دهنش و از دو ماهگی انگشت شستش رو میزاره دهنش و یه ملچ ملوچی راه میندازه که بیا و ببین. در حالیکه اصلا پستونک نمی خوره و سریع پرتش میکنه بیرون.
جالبه که آیلین بیشتر از همه مشتاق خوردن پستونکه و مدام راشین رو تهدید میکنه که اگه پستونک نخوره, خودش میخوره.
یکی از چیزهایی که خیلی جلب توجه میکنه موهای پرپشت راشینه. هر کس راشین رو می بینه بدون استثنا در مورد موهاش اظهار نظر میکنه. هنوز هم قسمتی از موهاش بالا وایمیستن و به هیچ عنوان روی سرش نمی خوابن.
این موهای بلند هم من رو وسوسه میکنه که گل سر و گیره های مختلف به سرش بزنم و قیافه بانمکش رو ببینم.
یکی از کارهای روزانه راشین, بیدار کردن آیلین هستش. آیلین هم این کار رو دوست داره و خیلی مواقع که خودش بیدار میشه از تختش نمیاد بیرون تا راشین بره سراغش.
چند روز پیش که با راشین رفتیم آیلین رو بیدار کنیم, خواستم عکس بگیرم ولی آیلین چشماشو باز نمیکرد. یکدفعه راشین با مشت زد توی چشم آیلین و آیلین سریع چشماشو باز کرد و باعث شد کلی خندیدیم.
جالبه که آیلین بیشتر از همه مشتاق خوردن پستونکه و مدام راشین رو تهدید میکنه که اگه پستونک نخوره, خودش میخوره.
یکی از چیزهایی که خیلی جلب توجه میکنه موهای پرپشت راشینه. هر کس راشین رو می بینه بدون استثنا در مورد موهاش اظهار نظر میکنه. هنوز هم قسمتی از موهاش بالا وایمیستن و به هیچ عنوان روی سرش نمی خوابن.
این موهای بلند هم من رو وسوسه میکنه که گل سر و گیره های مختلف به سرش بزنم و قیافه بانمکش رو ببینم.
یکی از کارهای روزانه راشین, بیدار کردن آیلین هستش. آیلین هم این کار رو دوست داره و خیلی مواقع که خودش بیدار میشه از تختش نمیاد بیرون تا راشین بره سراغش.
چند روز پیش که با راشین رفتیم آیلین رو بیدار کنیم, خواستم عکس بگیرم ولی آیلین چشماشو باز نمیکرد. یکدفعه راشین با مشت زد توی چشم آیلین و آیلین سریع چشماشو باز کرد و باعث شد کلی خندیدیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی