تولد 8 ماهگی
عشق مامان و بابا! تولد ٨ ماهگیت مبارک!
صبح روز تولدت کمی حالت بهتر بود و برای همین آوردمت مهد کودک. ولی متاسفانه وقتی مابین روز بهت سر زدم کمی تب داشتی. لذا زودتر اومدم دنیالت و اومدیم خونه. ولی بعد از ظهر خیلی راحت خوابیدی و وقتی بیدار شدی سرحال بودی. به خاطر همین با هم به خونه خاله هنگامه که دعوت کرده بودند، رفتیم تا هم روز تولدت خیلی یکنواخت نباشه و هم آقا جون تنها نمونند. خدا رو شکر اونجا هم حالت خوب بود و برای خودت شیطونی میکردی و بعد از کمی هم خوابیدی.
چون خوابت رو اونجا کرده بودی، آخر شب که برگشتیم خونه با کلمات نامفهوم و خیلی بامزه حرف میزدی و اصلاً خیال خوابیدن نداشتی تا اینکه ساعت ٣.٥ شب تونستم بخوابونمت. جیگرم! امیدوارم همیشه سلامت و شاداب باشی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی