۲ سالگی راشین

اصلا باورم نمیشه که راشین عزیزم اینقدر بزرگ شده و میتونه اینقدر انرژی مثبت بهمون بده. یه شیطنت خاصی توی چشماشه و توجه همه رو به خودش جلب میکنه. خیلی دختر با احساسیه، تا یکیمون اظهار درد بکنیم سریع میاد و بوس میکنه، دستم رو با اون دستای نازش میگیره و روی صورتش میزاره و با تمام احساس، فشار میده.
حواسش به همه چی و همه کس هست و معمولا چیزی از نظرش پنهان نمی مونه. خیلی بامزه بود که چند وقت پیش خونه دایی جعفر رفته بودیم و دایی چند لحظه رفت بیرون. راشین همش سراغش رو میگرفت و میگفت " دایی الو من ". تا اینکه بهش زنگ زدیم و باهاش صحبت کرد. از اون موقع همیشه یادش میکنه و میگه " دایی دفت ددر ".
راشین اخیرا بیشتر صحبت میکنه و خیلی شمرده میگه " بیا بازی کن، باز کن، نکن، بتو ( پتو )، للاه ( کلاه )، هلولا ( هیولا)و برو ".


خوشبختانه آیلین و راشین خیلی با هم خوبن و عاشق هم هستن. از بازی کردن با هم خیلی لذت میبرن و گاهی هم با هم رقیب میشن که خیلی طبیعیه.


جدیدا هم راشین خودش تنهایی پازل درست میکنه و بعدش هم با افتخار میاره به ما نشون میده.