بدون عنوان
عزیز دلم! دیروز با هم رفتیم پارک گلها و آرال جون اینا هم اومد اونجا. مثل دفعه پیش دوتاتون هم گرفتین خوابیدین. امروز صبح هم تو رو گذاشتم پیش بابا و یه سری رفتم شرکت و مهد کودک، تا باهاشون صحبت کنم. خدا رو شکر هر دو قبول کردن که برای شروع کار یه روز در میان بریم و ساعت ٢ برگردیم خونه، تا تو کم کم به شرایط جدید عادت کنی و یه کم بزرگتر بشی. عسلم! تا منو داری، غم نداری. ...