شیرین زبونیهای آیلین
آیلین جونم! یکی از چیزهایی که توی خوردنیها، خیلی دوست داری هویج هستش. هر وقت میریم خرید حتما باید هویج بخریم و همیشه سفارش میکنی که همراه میوه ها، هویج هم توی کیفت بزارم تا توی مهد بخوری. چند وقت پیش خاله افسانه میخواست بیاد پیشمون و منم باید میرفتم کلاس. بهمین خاطر ازت خواستم که از مهمونمون پذیرایی کنی تا من برگردم. خیلی بامزه و با نگرانی گفتی" آخه مامان هویجمون تموم شده. الان چیکار کنیم؟ " هنوز هم یکسری کلمات رو بامزه تلفظ میکنی و روزی که بتونی همه رو درست بگی دلم برای حرف زدنهای قبلیت تنگ میشه: اسنک = اسکن امیرملی = امیرعلی پشرات = حشرات توپبال = فوتبال کمر = کرم تفادص = تصادف آبلالو...