اولین گردش در حیاط
آیلین گلم! دیروز بعد از ظهر مثل اینکه حوصله ات سر رفته بود و بهانه گیری می کردی به همین خاطر تصمیم گرفتم برای اولین بار ببرمت حیاط خونمون و بگردونمت. اونجوری که من فهمیدم تو هم بدت نیومد چون همش داشتی اینور و اونورو نگاه می کردی و هر از گاهی لبخند می زدی. دخترم! اینجور که به نظر می رسه تو هم مثل من به گل و طبیعت علاقه مندی و احساس آرامش می کنی.
خوشبختانه بعد از مدتی بابا هم از راه رسید و از خوردن بستنیهایی که به سفارش من خریده بود، لذت بردیم و کنار گلها عکس انداختیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی