جای آیلین جون سبز
آیلین جونم! هفته پیش خاله الناز اومد پیشمون و چند روزی خونمون بود. بماند که خیلی از این موضوع خوشحال شدی و این چند روز با خاله جونت خوش بودی. ولی از همون اول میگفتی که دوست دارم با خاله الناز برم خونشون. وقتی هم فهمیدی که خاله میخواد برگرده خوی، از من و بابا اجازه خواستی که بزاریم با خاله الناز بری خونه مادر جون. با اینکه اصلا دلمون نمیومد که از ما دور بشی، ولی وقتی اشتیاقت رو برای رفتن دیدیم، رضایت دادیم که بری.
الان که دارم این مطلب رو می نویسم یک هفته است که ندیدمت و خیلی خیلی دلم برات تنگ شده. دختر گلم! خونه بدون تو خیلی ساکته و کسی نیست که هر لحظه یه نمایشنامه جدید درست کنه و از ما بخواد که اجراش کنیم.
عزیزم! بی نهایت دوستت داریم.
اونجا یه عروسی هم رفتی و اینم عکس قشنگت:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی