آیلین شیرین
آیلین گلم! دیروز بعد از ظهر داشتم بهت شیر می دادم تا بخوابی، ولی یه چرت کوتاه زدی و بیدار شدی. هر چیکار کردم نخوابیدی تا اینکه برداشتمو نشوندمت و به بالش تکیه دادم. جالب اینجاست که بلافاصله تو اون حالت بیهوش شدی و خوابیدی. این هم عکسش:
دلبندم! امروز صبح هم رفتیم استقبال مادر جون که از خوی رسیده بود. مادر جون کلی از دیدنت ذوق کرد و برات هم یه دست بلوز و شلوار خوشگل کادو آورد.
راستی صبح که رفته بودیم دنبال مادر جون، آقا پلیس از یه سر شروع کرده بود و داشت جریمه می کرد. ولی وقتی به ماشین ما رسید و تو رو دید دیگه جریمه نکرد. عزیزم! همه وجودت پر از برکته.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی