رفتن آيلين به كلاس بالاتر
آيلين عزيزم! بعد از تعطیلات نوروز که برگشتی مهد کودک، به کلاس بالاتر رفتی. همانطوری که مربیت میگه خیلی خوب با محیط و بچه های جدید اخت شدی. الان دیگه صبحها مثل دخترهای بزرگ رفتار میکنی و خودت قشنگ دستت رو از نرده ها میگیری و از پله ها میری بالا و برای منم دست تکون میدی و خیلی ناز میگی " بابای ".
بعد از ظهر هم که میام دنبالت، با دیدنم کاملاً هیجان زده میشی و سعی میکنی تندتر از پله ها بیایی پایین و دستات رو باز میکنی و دور گردنم حلقه میزنی و محکم بغلم میکنی و می بوسی. جالبه که توی مسیر برگشت سعی میکنی اتفاقات اون روز رو به زبون خودت برام تعریف کنی و از چند کلمه ای که واضح میگی، می تونم حدس بزنم که چه کارهایی کردی.
دلبندم! یکی از کارهایی که در مسیر برگشت انجام میدی اینه که اعداد رو میشماری و میگی " 2، 3، 4، 6، 9، 10 " و با دیدن گل و درخت و فرفره که توی مسیرمون هستن، بهشون اشاره میکنی و ازم میخوای اسمشون رو بهت بگم.
راستی تا یادم نرفته بگم که این روزها تکیه کلامت شده " آهان ". به طوریکه هر کاری میکنی یا هر چیزی رو میبینی، خیلی بامزه میگی " آهان ایناش (ایناهاش) ".