به دنیا اومدن آرتین کوچولو
دختر نازم! جمعه هم برای عید دیدنی و هم بخاطر به دنیا اومدن نی نی جدید عمه تهمینه، رفتیم خونشون. البته نی نی که اسمش آرتین جونه، بخاطر زود به دنیا اومدنش، خیلی کوچولو بود و فکر کنم همش به چشم یه عروسک بهش نگاه میکردی و وقتی گریه میکرد با تعجب دنبال صدا می گشتی. امیدوارم آرتین هر چه زودتر بزرگ بشه و بتونید با هم همبازی بشید. دنیا هم که کلی خانم شده بود و هنوز باهامون احساس غریبی میکرد.
همچنین بعدش هم رفتیم خونه عمه کتی. اونا هم مرغ عشق داشتن و وقتی آوردند پیشت، بهش دست زدی و گفتی نا(ناز). جالبه که اصلاً نترسیدی و از دیدن پرواز کردنش، کلی ذوق میکردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی