آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

لغتنامه آیلین

دخترم، شیرینتر از جانم! این مدت یاد گرفتی صدای کلاغ رو دربیاری و به صورت "غو غو" تلفظ میکنی. همچنین برای تشکر کردن از کسی میگی "مرس" (مرسی). چندباری هم خیلی قشنگ گفتی "رفت". همچنین موقع خداحافظی کردن از کسی، دستت رو به نشانه بای بای تکون میدی و خیلی ناز میگی " بای ". وقتی هم شروع به دویدن میکنی میگی " بدو بدو بدو ". ...
6 آذر 1392

آیلین در پیست اسب سواری

آیلین جونم! موقعی که بابا جون پیشمون بود، فقط فرصت کردیم بریم پیست اسب سواری و خیلی بهمون خوش گذشت. تو هم از دیدن اسب و سگ و ... کلی ذوف کردی و اصلاً ازشون نمیترسیدی. اونجا هم حال و هوای پاییزی داشت و بسیار زیبا شده بود. عزیزم! امیدوارم همیشه خوش و خرم باشی. ...
25 آبان 1392

مسافرت آیلین به خوی

دختر نازم! بعد از مدتها بالاخره برناممون جور شد و صبح پنج شنبه عازم خوی شدیم تا یه نفسی تازه کنیم و از طبیعت پاییزی اونجا نهایت استفاده رو بکنیم. موقع جمع کردن وسایل هم خیلی با مزه بود و یه دفعه اومدیم دیدیم نشستی توی چمدون و برای خودت کیف میکنی. توی خوی هم همه چشم انتظارت بودن و برای دیدنت لحظه شماری میکردن. تو هم که دختر خیلی مهربونی هستی، خیلی خوب با همه ارتباط برقرار کردی و از اینکه باهات بازی میکردن خوشت میومد. البته بابا مجبور شد زودتر برگرده ولی ما اونجا موندیم.  امسال مراسم تاسوعا و عاشورا رو هم کنار پدر جون و مادر جون و خاله ها، مهمون عمه فاطمه بودیم و بهمون خیلی خوش گذشت. بابا جون هم رفت مشهد تا به آقا جون و ...
25 آبان 1392