آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

شیرین زبونیهای آیلین

1396/2/20 14:35
نویسنده : مامان آیلین
716 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم! الان دیگه ایام هفته رو بخوبی میدونی و هر روز صبح که بیدارت میکنم میدونی که چه روزیه و برنامه های اون روز رو با من مرور میکنی.

 

چند وقت پیش بخاطر وفات یکی از امامان، آهنگ یه کارتون رو تغییر داده بودن. خیلی با تعجب پرسیدی چرا آهنگ این عوض شده؟ منم گفتم بخاطر وفات یکی از اماما هستش. بعد از مدتها که تلویزیون رو روشن کردی و دوباره دیدی آهنگ برنامه ها عوض شده خیلی بامزه گفتی " فکر کنم بازم یکی از این خداها فوت کرده ".

 

اخیراً علاقه زیادی به گریم صورت پیدا کردی و هر جا ببینی، بی نصیب نمی مونی. جالبه که خیلی هم مراقبی که پاک نشه و مدام جلوی آینه چکش می کنی.

 

 

آیلین جونم! کلا مهمون رو دوست داری، ولی نکته ای که برات خیلی مهمه اینه که آیا بچه دارن یا نه. در صورت داشتن بچه، اشتیاق بیشتری برای دیدنشون نشون میدی.

اخیراً مادر جون چند بار اومد خونمون و بخاطر زانو دردش رفتیم دکتر. تو هم ارتباط خیلی جالبی باهاش برقرار کردی مثلاً:

  • یه جایی می رفتیم که یه کم پیاده روی داشت نگران بودی که مادر جون می تونه بیاد یا نه.
  • عینکش رو براش میاوردی تا برات کتاب بخونه و از اینکه توی اتاق تو میخوابید خیلی خوشحال بودی و دیگه سراغ ما رو نمی گرفتی.
  • زمان خوردن داروهاش رو یاد گرفته بودی و سریع دارو و آب میاوردی و اصرار هم داشتی که خودت بزاری دهنش.
  • یه روز هم از مادرجون خواستی که تو رو ببره مهد و بعدش بیاد مسجد نزدیک مهد نماز بخونه و با هم برگردین خونه. بنده خدا مادر جون هم دلت رو نشکوند و همه رو برات عملی کرد.
  • یه موقع میدیدی که مادر جون چیزی خرد میکنه، خیلی ناز میگفتی " عینک بزن که یه موقع دستت رو نبری ".

 

پسندها (3)

نظرات (1)

دخترخاله سیما
27 اردیبهشت 96 14:55