سفرنامه گرجستان- باتومی (3)
ناز گلم! روز پنج شنبه هم بارون نم نم داشت می بارید، ولی ما بعد از صبحانه رفتیم بیرون و از این هوای لطیف لذت بردیم و توی شهر گشتیم.
نزدیک ظهر هم یه ماشین دربست گرفتیم و رفتیم به بیرون از شهر باتومی و از تمام مناظر طبیعی و آبشارهای زیبای اونجا دیدن کردیم. برای ناهار هم رفتیم به یه رستوران خیلی زیبا با مناظر بسیار قشنگ و رمانتیک ترین ناهار عمرمون رو اونجا خوردیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی