سفرنامه گرجستان- باتومی (1)
نفسم! صبح روز دوشنبه به سمت شهر باتومی راه افتادیم و ناهار رو مابین راه خوردیم تا اینکه عصر به مقصد رسیدیم. در طول مسیر شاهد مناظر بسیار زیبای طبیعی بودیم و نزدیکای باتومی هم منظره دریای سیاه این زیباییها رو چند برابر کرد.
دختر گلم! خوشبختانه هتلمون به دریا نزدیک بود و از طرفی استخر داشت و این مسئله باعث شد که خیلی خیلی بهت خوش بگذره. طوریکه از استخر درمیومدی میرفتی دریا و بلعکس. در اصل اگر به تو بود ما باید همیشه مایوت همراهمون بود تا هر جا آب دیدی بپری توش و شنا کنی.
توی حیاط هتل سرگرمیهای مختلفی وجود داشت ولی جالبه که بازی بیلیارد رو بیشتر از همه دوست داشتی.
دریاچه نوریگلی
باغ وحش
چرخ و فلک
قایق سواری روی دریا
و باز هم آب بازی در میدان اروپا
مجسمه مدئا با پشم زرین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی