رویدادهای اخیر
آیلین جونم! چند وقت پیش با خاله مریم و امل رفتیم باغ وحش تا تو و آرال و یوسف با حیوانات بیشتر آشنا بشین. ولی متاسفانه یوسف اونجا تب کرد و مجبور شدیم بعد از باغ وحش، ببریمش دکتر. البته به تو و آرال خوش گذشت و کلی با هم بازی کردین. از بس که شیطونی کردین نتونستیم شما سه تا رو یه جا جمع کنیم و یه عکس سه تا یی از شما بگیریم.
دلبندم! 6 مرداد مصادف بود با دهمین سالگرد عروسی من و بابا. به همین مناسبت با هم رفتیم بیرون و شام خوردیم.
دختر عزیزم! چند روز پیش یه ماسک کیتی توی مهدتون به تو و فاطمه زهرا داده بودن و بخاطر علاقه زیادی که به کیتی داری، خیلی خوشحال بودی و با اینکه گرم بود و عرق کرده بودی, حاضر نبودی که دربیاری.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی