خاطرات روزهای بهاری
دختر نازنینم! به مناسبت تولدم، شام رفتیم بیرون و پیتزا خوردیم. دختر گلم! دیدن شور و شوقت برای خوردن پیتزا بهم انرژی میداد.
جا داره همین جا بگم که یکی از کارهای جالب این روزهات اینه که هر جا صحبت از تبریک و مبارکه میشه سریع موضع میگیری و شعر "تولدت مبارک" برای خودت میخونی. اون روز هم وقتی بابا بهت میگفت تولد مامان فردانه است و باید بهش تبریک بگی. میگفتی "نه تولد منه".
دلبندم! اینا هم عکسهای پارک نهج البلاغه است که در یک عصر روز جمعه بهاری رفتیم و همه چیز خیلی عالی بود. ضمناً این اسکوتر رو هم برای تولدت خریدیم و علاقه زیادی بهش داری و خیلی قشنگ اسکوترسواری میکنی و لذت میبری.
دختر عزیزم! اینجا هم پارک جلوی مهد کودکته که هر روز بعد از تعطیل شدن، با هم میاییم اینجا و تمام این وسایل ورزشی رو امتحان میکنی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی