آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

سيزده بدر 93

1393/1/25 19:28
نویسنده : مامان آیلین
244 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم! قسمت دوم تعطيلات نوروز رو يكدفعه تصميم گرفتيم كه بريم خوي و تنها نمونيم. به همين خاطر دوشنبه شب راه افتاديم و چون بي خبر رفته بوديم، صبح با ديدنمون همه سوپرايز شدن.

دلبندم! با اينكه موقع اومدن، توي مسير برف باريده بود و هوا حدود 15- بود، ولي خوشبختانه روز سيزده بدر هوا عالي و آفتابي شد. خانواده خاله فاطمه و پوران خانم هم به جمع ما پيوستند و باعث شدن به همه خوش بگذره. از همه مهمتر اينكه در همسايگي باغ عمه فاطمه يه سگ 4 تا توله داشت كه وقتي ميومدن پيش ما كلي ذوق ميكردي و مدام دنبالشون بودي و ميخواستي نازشون كني. جالبه كه در اين مورد آشنا و غريبه نمي شناختي و دست همه رو ميگرفتي و ميرفتي پيش سگها و خيلي ناز صداشون ميكردي و ميگفتي " آپو! آپو! ".

راستي گربه خاله الناز هم از تو مي ترسيد و تا تو رو ميديد، مي رفت قايم ميشد و تو هم همش دنبالش ميگشتي. وقتي هم توي سبد ميگذاشتنش، مي خواستي خودت رو به زور توي سبد جا كني و بري پيش اون. خلاصه كه با اين علاقه تو به حيوانات، داستانها داشتيم كه اصلاً قابل توصيف نيست.

نازنينم! اونجا پيست اسب سواري، پارك ملت و باغ رفتيم و در كل بهت خيلي خوش گذشت. اميدوارم امسال براي همه، سال پر بركت و ميموني باشه و بغير از سلامت و سعادتمندي، چيز ديگري در تقديرمان نباشه.

حافظ گشوده ام و چه زيباست فال تو                    حتماً قشنگ ميشود امسال حال تو

با آن زبان فاخر و ايراني اصيل                              فرخنده باد روز و شب و ماه و سال تو

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آرال
28 فروردین 93 14:09
قربونش بره خالش چقدر دلش واسش تنگ شده میبوسمت
مادر
29 فروردین 93 23:39
سلام به نظر میاد آیلین جان خیلی تنهاس! خوبه که هم بازی های خوبی پیداکنه