مهمانداری آیلین از خانواده عمه تهمینه
دختر نازنینم! جمعه شب، عمه تهمینه اینا خونمون مهمون بودند. با وجود اینکه اولش یه کم غریبی کردی ولی بعدش با دنیا جون شروع به بازی کردی و تقریباً می تونم بگم هر کاری که یکیتون انجام میداد، اون یکی هم به دنبالش سریع انجام میداد. به عنوان مثال وقتی تو انگور خوردی، دنیا هم انگور خواست و ما هم دونه های انگور رو توی بشقاب ریختیم و جلوتون گذاشتیم. خیلی جالب بود که دوتایی سر انگور خوردن مسابقه گذاشته بودید به طوریکه چند بار بشقاب رو براتون پر از انگور کردیم.
دختر نازم! از اونجایی که علاقه زیادی به توپ داری، مدام توپت رو بر میداشتی و میاوردی تا با دنیا بازی کنی. دنیا هم خیلی دختر مهربونیه و همش می گرفت تو رو بوس میکرد. ضمناً آرتین کوچولو هم خیلی پسر خوش اخلاقی بود و بعد از شیر خوردن، خیلی ناز گرفت خوابید. درسا جون هم سعی داشت از شماها عکس بگیره که خدایی کار خیلی سختی بود. چون اصلاً یه لحظه یکجا بند نمی شدید و همش در حال شیطنت بودید.
همچنین عمه تهمینه جون برات تل و گل سرهای خیلی قشنگی به همراه یه کیک سیب خوشمزه که دست پخت خودشون بود، آوردند که ازشون خیلی ممنون و متشکریم.