حرکات جدید آیلین

ای شیرین تر از عسل! متاسفانه روز دوشنبه که اومدم مهد کودک دنبالت، دیدم مریض شدی و شدیداً استفراغ می کنی. نمیدونی چجوری خودم رو تا خونه رسوندم و همان شب با بابا بردیمت دکتر. خدا رو شکر الان حالت بهتر شده و فقط یه کم بی اشتهایی و ما هم خیلی با احتیاط بهت غذا میدیم. من هم از اون روز تا حالا نرفتم سر کار و پیش دختر نازم موندم تا حالش خوب خوب بشه. عزیزم! زودتر خوب شو که دیگه تنها امیدمون تو هستی.

ای دختر نازنینم! این روزا یکسری کارهای جدید انجام میدی که برات شرح میدم:

•  ناز گلم! وقتی داخل یه قوطی خالی چند تا اسباب بازی میندازیم، سریع دستت رو میکنی توش و اونها رو در میاری بیرون و الان هم زبل شدی و خود قوطی رو وارونه می کنی تا اونها بیفتن بیرون.
• دخترکم! خیلی ریز بین شدی و حتی متوجه راه رفتن مورچه روی زمین میشی و سعی می کنی بگیریش. عسلم! وقتی که مورچه رو با نگاهت دنبال میکنی خیلی قیافت با مزه میشه.
• ووروجکم! فعلاً چهار دست و پا نمیری ولی با غلطیدن، خودت رو به هدف میرسونی. البته داری کم کم تمرین می کنی تا پاهات رو جمع کنی و روی زانوهات وایستی ولی هنوز حرکات دست و پاهات با هم هماهنگ نشده.
• عزیزکم! دستت رو به نشانه بای بای کردن تکون میدی و چون بیشتر مواقع من برات دست تکون میدم، تا من رو می بینی بای بای می کنی.
• دلبندم! چند روز پیش بابا جون برات هواپیمای کاغذی درست کرد و وقتی مینداخت بالا تو غش غش می خندیدی و حتی گاهی قبل از این که هواپیما رو بندازه توی هوا، از خنده غش کرده بودی.
• جیگرم! توپ بازی رو خیلی دوست داری و وقتی که توپ رو به سمتت میندازیم، اون رو خیلی قشنگ می گیری و دوباره با اون دستهای کوچولوت به سمت ما میندازی.
• 
• 
•